سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیین جوانمردان


ساعت 4:17 عصر سه شنبه 87/11/1


¤ نویسنده: علی

نوشته های دیگران ( )

ساعت 4:5 عصر سه شنبه 87/11/1

عشق خواهر به برادر

عشق زینب به حسین علیه‏السلام به گونه‏ای بود که روزْ به پایان نمی‏رسید، مگر این‏که زینب علیهاالسلام به دیدار برادر رفته و آتش اشتیاق خود را با نگاه و کلام برادرْ شعله‏ورتر می‏کرد. غنچه قلب زینب علیهاالسلام هر روز با دیدن برادر می‏شکفت و این نگاه برادر بود که هر روزْ گل وجود زینب علیهاالسلام را آبیاری می‏کرد.

خدایا! پس از شهادت برادر، بر قلب زینب چه گذشت؟ا

هنگامی که عبداللّه‏ بن جعفر طیار به خواستگاری حضرت زینب علیهاالسلام رفت، امیرمؤمنان علیه‏السلام این ازدواج را به همان مهریه زهرا، ولی با دو شرط پذیرفت: شرط اول آن‏که حضرت زنیب علیهاالسلام روزی یک‏بار به دیدار برادرش حسین علیه‏السلام برود و دیگر آن‏که هر گاه حسین علیه‏السلام خواست به سفر برود، عبداللّه‏ اجازه دهد زینب هم با حسین همراه شود و مانع وی نگردد. عبداللّه‏ پذیرفت و ریحانه علی علیه‏السلام ، به عقد پسر عموی خود درآمد.

کنیه و القاب حضرت زینب

کنیه حضرت زینب علیهاالسلام ، این بانوی مکرّمْ ام المصائب، ام الرَّزایا و ام النوائب بود. دلیل این کنیه‏ها هم این بود که وی در طول عمر خودْ انواع مصائب و بلایا را با چشم خود دیده و صبر پیشه کرده بود. هم‏چنین از القاب آن حضرتْ صدیقه صغری، عصمت صغری و عقیله بنی‏هاشم بود. عقیله، زنِ کریمه‏ای را گویند که در بین خانواده و خویشانْ بسیار عزیز و محترم و در خاندان خود ارجمند باشد.

زینب، فریاد بلند مظلومان تاریخ

به دنیا آمده بود تا صبر را شرمنده کند، زینب علیهاالسلام این اسطوره تاریخ را می‏گویم. آمده بود تا عشق را مبهوت لحظه‏های زلالش کند. آمده بود تا صدق و وفا را به جهانیان بیاموزد و متانت و وقار را به نمایش گذارد. آمده بود تا رسالت خود را به انجام برساند؛ مونس و یارِ برادر، سالارِ قافله حسینی و غم‏خوارِ اسیران باشد. آمده بود تا فریاد بلند مظلومانْ باشد؛ فریادی که پژواک آنْ هنوز هم از ورای تاریخْ به گوش شنوای دل‏های حق جویان می‏رسد.

امتداد راه برادر

اسیرانْ بر هودجی از خون نشسته بودند. با حسین آمده بودند و بی‏حسین بر می‏گشتند و سالار قافله، زینب بود؛ هر چند خمیده و شکسته دل، ولی به پاسداری از حقیقت ایستاده بود تا امتداد راه برادر باشد. وصیت برادر این بود که «زینبم، بعد از من مبادا روی بخراشی و گریبان بدری و جزع و فزع کنی» و زینب اکنونْ آرام چون شقایقی داغ‏دار با مصیبتی عظیم در دلْ به همراه قافله همراه شده بود.

روح بلند صبر

زینب علیهاالسلام در خانه رفیع امامت رشد یافته، از لبان وحی علم آموخته، و در دامان کرامتْ پرورش یافته بود. او لباس پاکی و تقوا پوشیده و به آداب و اخلاق اسلامی مزین گشته بود. زینب علیهاالسلام فصاحت و بلاغت را از علی، نجابت را از فاطمه، صبر و شکیبایی را از حسن و مظلومیتِ در عین ایستادگی را از حسین آموخته بود؛ او روح بلند صبر و رضا بود.

وارث خاندان امامت

در اخبار آمده است که حضرت زینب علیهاالسلام ، بلندبالا بود و چهره‏اش چون خورشید می‏درخشید. سکینه و وقار او با خدیجه کبری، عصمت وحیایش با فاطمه زهرا علیهاالسلام ، فصاحت و بلاغتش با علی مرتضی علیه‏السلام ، حلم و بردباری‏اش با حسن مجتبی علیه‏السلام و شجاعت و قوّت قلبش با حضرت سیدالشهداء علیه‏السلام همانند بود.

عبادت و بندگی حضرت

حضرت زینب علیهاالسلام در خضوع و خشوع و عبادت و بندگی، وارث پدر و مادر بود. او بیش‏تر شب‏ها را با عبادت و بندگی حضرت حق به صبح می‏رساند و همواره قرآن تلاوت می‏کرد. تهجّد و شب زنده‏داری حضرت زینب علیهاالسلام ، در طول حیات پر برکتش ترک نشد؛ حتی در شب یازدهم محرمْ با آن همه رنج و خستگی و دیدن آن مصیبت‏های دل‏خراش هم به عبادت خدا پرداخت. حضرت سجاد علیه‏السلام می‏فرماید: «آن شب دیدم عمه‏ام بر سجاده نماز نشسته و مشغول عبادت است» و نیز از آن حضرت نقل شده که «عمه‏ام زینبْ با این همه مصیبتِ از کربلا تا شام، هیچ‏گاه نمازهای مستحبی را ترک نکرد» و نیز روایت می‏کنند «چون حضرت حسین علیه‏السلام برای وداع با زینب آمد، فرمود: خواهرم، مرا در نماز شب فراموش نکن».

عطیه خداوند

زینب، تو هدیه‏ای از طرف خدا بودی. تو نه تنها زینت پدر، که زینت مادر و همه خاندان نبوت و امامت بودی. صبْر بلندترین واژه‏ای بود که در تو به ودیعه نهاده شده بود. کدام مصیبت در دنیا با مصائب تو و کدام قلبْ با قلب تو در داغ دیدن برابری می‏کند. هیچ قلب چون قلب تو نسوخت و هیچ چشمی چون چشم تو، زیبایی را در صحرای کربلا ندید.

زینب، مونس برادر

زینب علیهاالسلام در ایام کودکی، با برادرش حسین علیه‏السلام انس و الفتی عجیب داشت در کنار برادر، آرامش می‏یافت و دیده از دیدارش بر نمی‏بست و از حضور مبارکش دور نمی‏شد.

روزی حضرت فاطمه علیهاالسلام نزد پدر رفت و عرض کرد: «پدر جان، متعجبم از محبت فراوانی که میان زینب و حسین است. این دختر چنان است که بی‏دیدار حسین شکیبایی ندارد.» رسول خدا چون این سخن بشنید، آه دردناکی از سینه برکشید و اشک دیده بر چهره روان کرد و فرمود: «ای روشنی چشم من، این دختر با حسین به کربلا خواهد رفت و به هزارگونه رنج و بلا گرفتار خواهد شد».

عروجی ملکوتی

حضرت زینب علیهاالسلام تنها 56 سال امانت الهی خویش را بر دوش کشید. نقل است که در اواخر عمرِ آن بانوی بزرگ، در مدینه منوّره قحطی پیش آمد. عبداللّه‏ بن جعفر، همسر حضرت زینب علیهاالسلام ، درشام مزرعه‏ای داشت و ناچار به اتفاق همسر خود در آن دیار رحل اقامت افکند. حضرت در آن سرزمین بیمار شد و در همان‏جا روح خود، این امانت الهی را به صاحبش بازگرداند و با جسمی خسته از فراز و نشیب زمان و رنجور از جور مردمان به دیار باقی شتافت. عروج ملکوتی آن بانوی مکرمه بنا به قول مشهورْ در پانزدهم رجب سال 62 ق رخ داد. اینک مزار شریفش، قبله عاشقان خاندان عصمت و طهارت است.

سراسر در عبادت و طاعت

عمر پربرکت حضرت زینب علیهاالسلام سراسر در عبادت و طاعت حضرت حق گذشت. او همواره در شدیدترین بلاها و سخت‏ترین حالاتْ جز آن‏چه پسند خدا بود، نگفت و جز آن‏چه رضای حق بود، نکرد. از حضرت سجاد علیه‏السلام نقل است که «عمه‏ام زینبْ با این همه مصیبت‏های از کربلا تا شامْ هیچ‏گاه نمازهای مستحبی را ترک نکرد، ولی در یکی از منازل دیدم که آن‏را نشسته می‏خواند. نگران شدم و سبب این کار را پرسیدم، گفت: سه شب است که سهم غذای خود را به اطفال خردسال می‏دهم و امشب از شدت گرسنگی، قدرت بر پای ایستادن ندارم».

افشاگر ظلم بنی‏امیه

زینب، آن روز که آمدی، فرشتگانْ قدوم مبارک تو را نور باران کردند و روزی که رفتی، فرشتگان با چشم گریانْ بال‏هایشان را فرش راه تو قرار دادند. شوق دیدارِ برادر بر دل داغ‏دیده‏ات آتش افکنده بود. یک‏سال و اندی در فراق برادر خون گریستی و در این مدتْ لحظه‏ای از افشای ظلم و ستم بنی امیه دست بر نداشتی. زینب، تو به راستی پاسدار راه حسینیان و افشاگر پلیدی یزیدیان بودی.

بلاغت جاری تو

زینب، روح حسین در کالبدت می‏تپید و فصاحت و بلاغت پدر در زبان تو جاری شده بود، آن هنگام که داغ‏دار و خسته از رنج راه، ولی مقاوم و صبور در برابر پلیدترین انسان ایستادی و فرمودی: «هان ای یزید، آیا گمان می‏کنی که چون زمین و آسمان را بر ما تنگ کردی و ما را شهر به شهر مانند اسیران کوچاندی، از منزلت ما کاستی و بر حشمت و کرامت خود افزودی... و یک‏باره شاد شدی که ملک دنیا بر تو گرد آمده... نه، چنین نیست. ای یزید، لختی به خود آی. مگر فرمایش خداوند را فراموش کرده‏ای که فرمود: البته گمان نکنند آنان که کفر ورزیدند که مهلت دادن ما به آن‏ها بهتر است. همانا به ایشان مهلت دادیم تا بر گناه خود بیفزایند و عذاب دردناکی در انتظار آنان است».

زخم خاطرات

ای آیینه تمام نمای صبر و ایثار، تو را به چه نام بخوانم که نامت یادآور حماسه عاشورا و یادآور اسارت و غربت یتیمان کربلاست. تو را به چه نام بخوانم که نامت گره خورده در رنج و محنت است. ای بانوی غم، در آخرین سفر بر تو چه گذشت؟ یک‏سال و اندی گذشته بود که تو از قحطیِ مدینه به سوی شام حرکت کردی. راه درازی را آمده بودی و در طول راه، خاطرات سرخ خویش را ورق می‏زدی. از تمام جاده‏ها بوی برادر و در تمام گذرگاه‏ها، صدای گریه یتیمان را می‏شنیدی و بی‏تابی رقیه را که در تمام طول راه، پدر را می‏طلبید. زخم خاطراتْ روحت را آزرده کرده بود. پرنده جانت دیگر در کالبد تن نمی‏گنجید و می‏خواستی به برادر بپیوندی. می‏دانستی که در این سفر به دیدار برادر نائل می‏شوی. پس چشم‏ها را بر هم گذاشتی و بلندترین نغمه وصال را سر دادی.

مظلومیت جاری

قافله حسینی که به راه افتاد، زمین سجاده‏ای شد گسترده از کربلا تا شام، در زیر قامت خمیده‏ات زینب! حرکات تو در این سفر عبادت بود و این گونه بود که دفتر زندگی‏ات ورق خورد و رسالت اصلی‏ات آغاز شد. تو وارث مظلومیّتِ سترگی بودی که در خاندان طاهرتْ نسل به نسل به ارث می‏رسید. سلام بر تو، روزی که چشم از جهان فروبستی و سلام بر خاندان پاکت.


¤ نویسنده: علی

نوشته های دیگران ( )

ساعت 6:33 عصر دوشنبه 87/10/2

پیشگو

تا مدتی قبل کسی توجه به این ماجرا نداشت .اما به تعبیر دینی ,جمعی مدعی دین, تشییع فاحشه کرده و با گزارش و فیلم و..جوانا ن را به این سو توجه دادند .من علاقه مند شدم مطلبی در این باب بنویسم .در اینترنت جستجو کردم .عده زیادی داد سخن و سخنرانی داده بودند و طبق معمول همه مثل هم گویی از هم وروی دست هم نوشته اند.متاسفانه در این سو من دسترسی به کتابهای خود یا منابع تاریخی چون ملل و نحل  شهرستانی و یا کیخسرو و مشکور و..نداشتم .در ذهنم بود این مذهب از دیرباز بوده اما میان اقوام ابتدایی و آنها هم شیطان پرست نیستن .بلکه تمجید او می کنند .در ذیل اطلاعات کلی  بذل موجود کرده و آن چه حاصل آمدرا دراین باره ارایه می کنیم .با این توجه که فراموش نکنیم شیطان هم مخلوق خداست و آدم عاقل باید با اصل خالق طرف باشد نه با مخلوقات او..مثل قهری که بچه ها با مادر دارند و به سوی عروسک می روند .یا دولتمردان از قدرتها به سوی دست نشانده ها و…ا صل ماجرا با  بزرگ نمایی  برخی شعارها و طرح این قبیل اخبار   توسط برخی جماحهای خبری شروع و بزرگ می شود:

«تنها شیطان خدای ماست و غیر او حامی ما نیست»، از جمله شعارهایی است که در برخی از دیوارهای این منطقه به چشم می خورد.

یا به گزارش خبرنگار «جهان»، طی سال‌های اخیر گروه شیطان پرستان با راه اندازی سایت های اینترنتی و وبلاگ های متعدد ؟؟؟درصدد ترویج اندیشه های خود برآمده است.از چندی پیش بر روی دیوارهای نقاط مختلف یکی از مناطق جنوبی تهران شعارهایی در ترویج شیطان پرستی نوشته می‌شود و به نظر می‌رسد تمرکز بیشتری بر این مناطق شده است.

این گزارش حاکی است بیشتر فعالیت این گونه گروه‌ها در محله‌های بسیار مرفه نشین ؟؟؟و یا فقیر نشین ؟؟؟صورت می‌گیرد.در دیوار نویسی‌ها و تبلیغات آنان و در کنار این شعارها اشکالی با ادغام ستاره، دایره و مثلث نیز ترسیم شده است.این گروه با نفوذ در برخی از محافل مورد

توجه جوانان از جمله موسیقی درصدد اغفال آنان است.پیش از این گروهی از مروجان شیطان پرستی در شهرستان کرج دستگیر شدند            .

یک مقام ارشد نیروی انتظامی در گفت و گو با خبرنگار «جهان» در خصوص تحرکات اخیر گروهای شیطان پرستی اظهار داشت: یکی از شرایط عضویت و پذیرش از سوی گروه‌های نوظهور شیطان پرستی، مصرف مواد تحدیری بسیار قوی از جمله کوکائین، حشیش و قرص‌های اکس است. وی تصریح کرد: دلیل استفاده این گروه‌ها از این مواد ورود به حالت خلسه برای انجام مراسم‌های ویژه آنان است.

این مقام انتظامی کشور خاطر نشان کرد: شیطان پرستی پدیده جدیدی در ایران نیست، چنانکه پیش از این نیز در برخی شهرستان‌های کشور از جمله در یکی از شهرستان‌های استان کرمانشاه، فرقه های شیطان پرستی رسما اعلام موجودیت و فعالیت کرده بودند.وی ادامه داد: فرقه‌های نوظهور شیطان پرستی را نمی‌توان یک فرقه دینی و عقیدتی برشمرد، اما فرقه‌های قدیمی این جریان خود را یک فرقه دینی با آیین های اعتقادی ویژه می دانند.

این مقام نیروی انتظامی اظهار داشت: بیش از 90 درصد دستگیر شدگان در پارتی یک گروه شیطان پرستی در کرج که در قالب اجرای کنسرت برگزار شد، از نقاط مرفه نشین تهران بودند.وی ادامه داد: البته پس از دستگیری شمار بسیاری از این شرکت کنندگان، مشخص شد که اکثریت قریب به اتفاق آنان، هیچ اطلاعی از ماهیت فعالیت شیطان پرستی و عوامل برگزار کننده این پارتی نداشتند و صرفآ به قصد شرکت در پارتی و مهمانی شبانه دور هم آمده بودند. اما این فعالیت‌های گسترده و خرج هزینه های هنگفت برای جذب جوانان به گروه‌های شیطان‌پرستی نشان از برنامه‌ریزی آنان در این راه دارد.

بعد این خبرها و بزرگنمایی می رود تا می رسد به چند برنامه تلویزیونی ؟با کی مصاحبه شده کارگر معتاد یک کافه در دربند یا فرحزاد .چند تا جوان بی فکر بی اندیشه سیاسی و فلسفی و…

برخلاف تصور برخی محافل داخلی همه چیز زیر نظر استکبار نبوده و ریشه در تاریخ کشورها دارد.نه فرانسه و نه امریکا از ظهور فرق این چنینی استقبال نمی کنند .زیرا مواد مخدر برای همه جوامع مساله بوده و هست و اتفاقا در این سرزمینها در مقایسه اعتیاد بسیار کمتر است..اما ما غالبا دقت درست در مسایل جامعه نداریم .مثلا در برنامه هایی که ناگهان ساخته و پرداخته می شود عده ا ی جوان که نه با فلسفه و نه با دانش خاصی آشنایند و تنها به دلایل  عمتا خانوادگی و بعد اجتماعی و سیاسی به سوی ناهنجاری می روند .در قالب افرادی مثلا شیطان پرست معرفی می شوند .اما آیا واقعا اینان درک درستی از جهان دارند؟در کدام کشور

¤ نویسنده: علی

نوشته های دیگران ( )

ساعت 8:13 عصر پنج شنبه 87/9/21

خبری تکان دهنده از فعالیت 50 فرفه شیطان پرستان در ایران:

به گزارش حبر نگار شهاب نیوز و سرتیپ پاسدار خسین ذوالفقاری جانشین فرمانده نیروی انتظامی در جمع خبر نگاران تاکید کرد:بیش از 50فرقه و گروه شیطان پرستی وارد ایران شده که نیمی از انها فعال بوده و اقدام به ترجمه،چاپ و توزیع قریب به 200 عنوان کتاب در این زمینه کرده اند .

وی افزود :ماموریت اخیر این افکار وارداتی اسلام ستیزی،مسلمانان گریزی و تخدیر اصول پاک ناب محمدی و نفی واژه های ایثار و شهادت است.

جانشین فرمانده ناجا افزود: یکی از فرقه های انحرافی تحت عنوان تی اس ام توسط فردی به نام الف که خارج از کشور زندگی می کند میشود.وی در توضیح نحوه قعالیت این فرقه گفت: این فرد با لابی صهیونیست ها مرتبط است و محبوبیت زیادی در بین جوانان دارد و صد ها جوان در کلاسهای او شرکت کرده و در مقابل او اشک ریخته و به گناهان خود اعتراف میکند.


¤ نویسنده: علی

نوشته های دیگران ( )

ساعت 7:12 عصر پنج شنبه 87/9/21

جهان پهلوان

 

مبارک باد بر ایرانیان، این پیروزی


ساعی: این طلا ‌تقدیم به مردم

ساعی: این طلا ‌تقدیم به مردم

هادی ساعی

قهرمان المپیک 2008 پکن با تقدیم مدال طلای خود به مردم ایران گفت: روزهای سختی را پشت سر گذاشتم و فشار زیادی را تحمل کردم تا مردم کشورم را شاد کنم.

به نقل از مهر، هادی ساعی که پس از کسب مدال طلای رقابتهای المپیک پکن در جمع خبرنگاران سخن می گفت ضمن بیان این مطلب افزود: خود مدال هیچ ارزشی ندارد، مهم ارزش کار است که توانست دل میلیونها ایرانی را شاد کند. این مدال را به تمام مردم ایران به خصوص خانواده ام و روح پدر و دو برادر مرحومم هدیه می کنم. 

وی در حالی که بشدت اشک می‌ریخت، ادامه داد: تمام تلاشم برای مردم بود، چون مردم ما احساس دارند و باید در این رویداد بزرگ المپیک سهمی داشته باشند. آخرین نفری بودم که به میدان می‌رفتم و چون مدال نگرفته بودیم، فشار زیادی روی من بود. در مسابقه اول هم وضعیت برایم سخت بود. در این دوره از بازی‌ها داوری‌ها مشکلی نداشت و تنها به یک مورد اعتراض داشتیم. از کادر فنی و فدراسیون هم به خاطر زحماتشان تشکر می‌کنم.

هادی ساعی

کاپیتان تیم ملی تکواندوی کشورمان اظهار داشت: مسابقه  فینال بسیارسخت بود. در این وزن برای اولین بار در چنین مسابقات سطح بالای شرکت می کردم و زمانی که سه امتیاز عقب بودم رو به بازی احساسی نیاوردم. می دانستم که وقت جبران دارم و تمام تجربه شانزده ساله ‌ام از حضور در میدانهای جهانی و المپیک را جمع کردم و بدون اشتباه مبارزه کردم و خدا را شکر می کنم که موفق شدم پیروز از میدان خارج شوم و مدال طلا را کسب کنم.

قهرمان پرافتخار تکواندو جهان در پاسخ به این سئوال که این طلا جوابی بر منتقدینش بود یا نه افزود: فشار بسیار زیادی را تحمل کردم و تنها می توانم خدا را شکر کنم که به این موفقیت دست پیدا کردم. مطمئنا امروز روسیاهی برای ذغال ماند.

ساعی در پاسخ به این پرسش که گفته می شد پس از حضور در المپیک برای همیشه از دنیای قهرمانی خداحافظی می کند، گفت: تا به حال تمام فکر و توانم را برای قهرمانی در بازیهای المپیک گذاشته بودم و در این مورد فکری نکرده بودم.

 

سارمینتو: از قرار گرفتن کنار ساعی شگفت زده شدم

هادی ساعی

نایب قهرمان ایتالیایی مسابقات وزن سوم تکواندو گفت: با کسب مدال نقره و قرار گرفتن کنار قهرمانان بزرگ المپیک، شگفت انگیزترین شب عمرم را پشت سر گذاشتم.

به نقل از فارس، سارمینتو پس از کسب مدال نقره در وزن سوم تکواندو افزود: خوشحالم که فینال را مقابل قهرمان آتن بازی کردم. این برای من افتخار است که کنار ساعی و لوپز 2 قهرمان المپیک قرار گرفتم و از این بابت شگفت زده هستم.

این تکواندوکار ایتالیایی که تا پیش از مسابقات المپیک مقام قابل توجهی نداشت، ادامه داد:واقعا تلاش کردم که مقابل این 2 قهرمان، حرفه ای مبارزه کنم و خوشحالم که به مدال نقره رسیدم. کسب این مدال بسیار برای من با ارزش است.

 

110 میلیون تومان پاداش ساعی

هادی ساعی

در پی قهرمانی سرگروه پرافتخار تیم ملی تکواندو ایران، سرود مقدس و زیبای جمهوری اسلامی ایران در سالن دانشگاه فنی شهر پکن طنین انداز شد.

به نقل از مهر، مراسم توزیع جوایز وزن 80 کیلوگرم تکواندو دقایقی پیش در سالن دانشگاه پکن برگزار شد و پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی ایران همراه با سرود کشورمان همزمان با حضورهادی ساعی بر روی سکوی قهرمانی المپیک درسالن مسابقات طنین انداز شد. درمراسم اهداء جوایز قهرمان ارزنده کشورمان رضا قراخانلو، علی کفاشیان ، نصرالله سجادی و جمعی از ایرانیان حاضر در سالن مسابقات حضور داشتند.

هادی ساعی با کسب مدال طلای المپیک پکن جایزه 110 میلیون تومانی را به خود اختصاص داد. همچمنین مراد محمدی دارنده مدال برنز کشتی آزاد نیز پاداش 50 میلیون تومانی سازمان تربیت بدنی را دریافت خواهد کرد.

 

پولادگر: طلای ساعی حسن ختام زیبایی برای کاروان ورزشی ایران بود

هادی ساعی

رئیس فدراسیون تکواندو با ابراز خرسندی از کسب تنها مدال طلای کاروان ورزشی ایران در المپیک گفت: طلای ساعی حسن ختام زیبایی برای کاروان ورزشی ایران در بیست و نهمین دوره رقابتهای المپیک بود.

پولادگر پس از قهرمانی هادی ساعی در رقابتهای وزن 80- کیلوگرم المپیک در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار مهر ضمن بیان مطلب فوق افزود: تکواندو ایران این دوره  از مسابقات را خوب شروع نکرد ولی بسیار خوشحالم که با کسب یک طلای خوشرنگ خاتمه یافت  واین باعث شد تا کاروان ورزشی این حسن ختام خوبی در این دوره از بازیها داشته باشد.

وی ادامه داد: مسابقات این دوره از سطح فنی بالایی برخوداربود، بسیاری از قهرمانان جهان و المپیک که با آمادگی بالایی برای کسب مدال طلا به میدان آمده بودند نتوانستند موفق شوند. لوپز یا چوموین چین تایپه ای از جمله این نفرات بودند. در عوض تکواندوکارانی هم بودند که شگفتی ساز شدند. مانند نماینده مکزیک که در وزن اول به مدال طلا دست یافت. 

پولادگر در پایان با تمجید از عملکرد ساعی گفت: هادی واقعا عالی بود، او با استفاده از آمادگی بالای خود و همچنین تجربه سالها حضور در میادین جهانی و  المپیک در تمام مبارزات خود نمایشی از یک تکواندو پیشرفته را به تصویر کشید و حتی زمانی که سه امتیاز عقب بود خونسرد مبارزه را ادامه داد و به کسب یک مدال با ارزش نائل آمد. کسب این مدال را به تمام هموطنان عزیز تبریک عرض می نمایم.

 

ذوالقدر: ساعی نتیجه تلاشش را گرفت

ساعی و نادریان المپیکی شدند، ذوالقدر

مدیر فنی تیم ملی تکواندو گفت: تیم تکواندو ایران به جهان ثابت کرد که از همه برتر است.

حسن ذوالقدر در گفتگو با ایسنا اظهار کرد: تیم تکواندو ایران در رقابت‌های المپیک توانست شایستگی‌های خود را نشان دهد و به جهان ثابت کند که از همه برتر است.

وی افزود: از اینکه بالاخره سرود ایران در المپیک پخش شد، بسیار خوشحالم و این محقق نمی‌شد جز با تلاش هادی ساعی و دعای خیر مردم. ساعی در این رقابت‌ها واقعا زحمت کشید و از جان مایه گذاشت که ثمره‌اش را هم دید.

ذوالقدر همچنین درباره عملکرد دو تکواندو‌کار دیگر کاروان ورزشی ایران نیز گفت: آنها هم تلاش خودشان را کردند؛ نادریان کم‌تجربه بود ولی از او توقع بیشتری داشتیم.

 

مهماندوست: شرمنده مردم هستم

رضا مهماندست

سرمربی تیم ملی تکواندو گفت: شرمنده مردم ایران هستم که دو مدال دیگر تکواندو را نگرفتیم.

رضا مهماندوست پس از کسب تنها طلای کاروان ورزشی ایران توسط هادی ساعی، در گفتگو با ایسنا اظهار کرد: وظیفه خودم می‌دانستم که پس از کسب مدال طلا توسط هادی ساعی، به میان تماشاچیان بروم و از آنها تشکر کنم؛ آنها در این مدت بسیار زحمت کشیده‌اند و این کمترین کاری بود که می‌توانستم در جمع آنها انجام دهم.

وی افزود: خوشحالم که ساعی توانست شادی را به ملت ایران برگرداند. من شرمنده مردم هستم که تیم تکواندو می‌توانست دو مدال طلا بگیرد اما یک مدال محقق شد؛ امیدوارم با پتانسیل بالایی که بچه‌های ایرانی دارند، ما می‌توانیم در آینده بهتر از این باشیم؛ شما قدرت بالای جوانان ایرانی را دیدید.

سرمربی تیم ملی تکواندو افزود: خدا را شکر می‌کنم که بچه‌ها توانستند مزد زحماتشان را بگیرند؛ هادی ساعی امروز نشان داد که یک حریف شکست ناپذیر است و یک شب خاطره انگیز را برای همه مردم و خودش به ارمغان آورد.

مهماندوست در پایان تاکید کرد: من آینده تکواندو ایران را روشن می‌بینم و امیدوارم که تکواندو ایران همیشه در اوج بماند.

هادی ساعی

هادی ساعی قهرمان المپیک امروز درحالی به کشور بازمی گردد که به دلیل شکستگی، دست خود را گچ گرفته است.

به نقل از مهر، هادی ساعی که عصر روز جمعه با کسب مدال طلای وزن 80 کیلوگرم مسابقات تکواندو المپیک نام خود را در میان المپین های ایران جاودانه کرد و ضمن کسب رکوردی تاریخی درمدال آوری برای ایران، خود را به عنوان پرافتخارترین ورزشکار المپیکی ایران ثبت کرد، در حین مبارزه فینال با حریف ایتالیایی از ناحیه استخوان کف دست دچار شکستگی شد.

البته وی بدون توجه به این موضوع به مبارزه خود ادامه داد تا با شکست تکواندوکار ایتالیایی، ضمن کسب مدال طلای المپیک پرچم خوشرنگ ایران را در کشور چین به اهتزاز در آورد. پس از آن مبارزه و با نظر تیم پزشکی کاروان ورزشی ایران برای جلوگیری از افزایش مصدومیت، دست وی آتل بندی و سپس در گچ قرار گرفت.

به گفته سرپرست کاروان ورزشی ایران مصدومیت ساعی چندان جدی نیست و او درد چندانی در ناحیه کف دست احساس نمی کند ولی به توصیه پزشکان برای جلوگیری از شدت مصدومیت باید چند روزی دست او در گچ بماند.

هادی ساعی

سجادی تصریح کرد: ساعی با وجود اینکه در حین مبارزه با حریف ایتالیایی مصدوم شد ولی با از خودگذشتگی مثالزدنی به مسابقه خود ادامه داد تا دل میلیون ها ایرانی ورزشدوست را شاد کند که چنین فداکاری هرگز از خاطر مردم قدرشناس ایران فراموش نخواهد شد.

وی افزود: امروز پاداش 10 میلیون تومانی هادی ساعی و 5 میلیون تومانی مراد محمدی به این دو قهرمان ارزنده کشورمان اهداء شد تا در مراسم ویژه ای در تهران جوایز ویژه 110 میلیون تومانی برای مدال طلا و 50 میلیون تومانی برای مدال نقره به این دو ورزشکار ارزنده کشورمان تقدیم شود.

سرپرست کاروان ورزشی ایران در پایان گفت: آخرین گروه از ورزشکاران اعزامی کشورمان به بازیهای المپیک پکن شامل تیم های دو ومیدانی ، تکواندو ، کشتی آزاد و تنیس روی میز فردا حوالی ساعت 30/16 بعد از ظهر به وقت تهران وارد فرودگاه امام خمینی (ره) خواهند شد. 

 

¤ نویسنده: علی

نوشته های دیگران ( )